توی قلب من تویی، اینو هیچکس نمیدونه
از دوتا چشمه سیات اینو هیچکس نمی خونه
دل خستم شب و روز هی سراغ از تو میگیره
اگر ترکم بکنی دیگه از غصه میمیره
تا صبح از عشق تو بیدار منم
عاشق لحظه ی دیدار منم
اگر صدبارم برام نازبکنی
ناز چشماتو خریدار منم
حالا این ور دنیا، تک و تنها نشستی
واسه دستای سردم نیست گرمی دستی
هر شب تا سپیده خوابترو میبینم
شاید که بیایی چشم برات میشینم
تابیایی پربزنی دوباره پرواز بکنی
واسه این قلب شکسته عشق رو آغاز بکنی